خیال

خیال یا واقعیت؟. شاید به نظر شما بیاید که بین این دو فاصله زیادی است. اما د رواقع بین این دو خط باریکی  است که علم نه حالا و نه حتا ده هزار سال بعد هم  نمی تواد آن را بردارد. ما همیشه فکر می کنیم به، به دست یافتن  خیال هایی که دست نیافتنی است  –یاد مرد لامانچا افتادم-و هر چند نمی توانیم به آن برسیم، با این حال این کار باعث می شود همه ی افکار واقعی را کنار بگذاریم و به چیزهای غیر واقعی فکر کنیم. آری خیال این است که:

بر روی تخت دراز می کشم و دست هایم را به طرفین باز میکنم و به چیرهای غیر واقعی یا همان خیال فکر می کنم. اینها در گوشه ای از مغز گنجانده شده و اگر تمرکز کنیم می توانیم آن ها را پیدا کنیم. به موجوداتی که تا به حال کسی آن ها را خلق نکرده. سرزمین هایی که پشت آسمان یا سرزمین هایی که زیر زمین هستند و ما گهگاه این ها را  در خواب می بینیم و خیال می کنیم واقعی هستند. مثل پرواز در خیال.

پس بیایید به واقعیتی که پیش رویمان است بنگریم. البته گاهی و فقط گاهی برای رهایی از دردها به خیال های زیبا پناه ببریم.